مجتبی 12 بهمن 1389

پاسخ

آقای محسنی!! شما که میگید تنکابن نباید مرکز استان بشه لطفا این مطلب رو بخونید. یه موقعی همتون جیره خور تنکابن بودید
تاریخ تنکابن (غرب مازندران)
تنکابن امروز شاید به یک شهرستان اطلاق می‌شود که بیش از چند شهر کوچک در اطراف خود ندارد اما تاریخ روشن آن می‌تواند ره‌آوردی را همراه داشته باشد که تاکنون کسی به آن فکر نکرده است. لذا نگاهی کوتاه به شکل‌گیری تنکابن می‌تواند بسیاری از ابهامات را برطرف کند. تنکا از هزار سال پیش در قله‌ای از کوه‌های منطقه به‌صورت قلعه‌ای اظهار وجود می‌کرد که به نوشته اولیاء الله آملی در سال ۷۸۹ ه‍.ق در اثر جنگ به آتش کشیده شد و بعد از آن در پایین همان قلعه شهری از نو بنا گردید که آن‌را تنکابن خواندند این شهر بعدها بلده و اندکی بعد در کنار آن شهری پا گرفت که خرم‌آباد نام گرفت، سال‌ها این مناطق مقر فرمانروائی علویان بوده و هر بار که مردم ساری و گرگان علویان را از حکومت خلع می‌کردند به روایت تاریخ گیلان و دیلمستان مرعشی که از جنگجویان و مورخین علویان محسوب می‌شود، با دلاوری‌ها و پایمردی‌های مردم تنکابن و دیلمیان بازپس گرفته و مجدداً علویان را حاکمیت بخشیده‌اند. و باز هم به روایت بسیاری از تواریخ همان دوره تنکابن خاک گیلان بوده و حدود حاکمیت آن از شرق به رودخانه علمده (رویان) که مرز مشترک نور و کجور، از غرب به هوسم (رودسر فعلی) از جنوب به رودبار محمدزمانی، الموت، طالقان در قزوین و از شمال به دریای خزر محدود بود و این وضعیت تا دوره آغا محمدخان قاجار به نحوی که خواهد آمد، ادامه داشت و تنکابن به مرکزیت خرم‌آباد حاکم‌نشین و از دوران قاجار به‌صورت فرمانداری اظهار وجود کرده است. حدود سال‌های ۱۱۷۶ تا ۱۱۸۸ ه‍. ق. شخصی به‌نام مهدی بیک خلعتبری از اهالی همین منطقه توسط کریم‌خان زند به حکومت تنکابن منصوب گردید. با مرگ کریم‌خان و یورش آغا محمدخان و برقراری حکومت قاجار، آغا محمدخان به سمت گیلان تاخت تا هدایت خان حاکم گیلان را که از پرداخت مالیات به حکومت مرکزی خودداری می‌کرد گوشمالی دهد. مهدی بیک با سیاست و کیاستی که داشت و می‌دانست آب رفته به جوی باز نمی‌گردد به استقبال شاه قاجار رفت و در رکاب او جهت سرکوبی هدایت خان به گیلان لشگر کشید و هدایت خان از حکومت خلع و کشته شد و چون مردم گیلان کینه مهدی بیک را به دل گرفته بودند به خواست مهدی بیک و حکم شاه قاجار بخش رودسر تا رویان از گیلان منتزع و بنام محال ثلاث زیر نظر حاکم تنکابن به امورات رسیدگی می‌شد که شرح تفصیلی ان در نوشتاری به قلم نویسنده این سطور تحت عنوان «آبادگران تاریخ معاصر» به رشته تحریر درآمده که انشااله به زودی به زیور چاپ آراسته خواهد شد.

بایددانست که در سال ۱۳۲۶ ه‍. ق برابر با ۱۲۸۷ خورشیدی به خاطر ظلم و ستم و حکومت استبدادی محمدعلی شاه قاجار سپهدار تنکابنی (نتیجه مهدی‌بیک) که می‌دید مردم در اثر جنگ‌های مدام و حضور نیروهای بیگانه و قحط‌سالی در تنگدستی و درماندگی از گرسنگی در کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌میرند و محمدعلی شاه حاضر به پذیرش مشروطه نیست و قدرت بیرون کردن قوای بیگانه را از ایران ندارد تبریز محل ماموریتش را ترک و به زادگاه خود تنکابن می‌آید و مشروطه‌خواهان و دلاوران تنکابنی دورش را می‌گیرند و مردم گیلان او را فرامی‌خوانند تا رهبریت مشروطه را به‌عهده بگیرد و دلاوران آذربایجان و بختیاری به او می‌پیوندند و به تهران حمله می‌کند و با وجودی که روس و انگلیس متفقاً از حکومت قاجار پشتیبانی می‌کردند محمدعلی شاه را خلع و حکومت مشروطه برقرار می‌شود و تنکابن به‌عنوان مرکز جنبش مشروطیت در تاریخ بیادگار می‌ماند.

سخن کوتاه که تنکابن فعلی در دوره قاجار شهسوارک خوانده می‌شد و بخاطر کینه‌ای که رضاخان از روی حسادت به خاندان خلعتبری به‌خصوص سپهسالار تنکابنی (محمدولیخان خلعتبری) داشت و خرم‌آباد یا تنکابن سالیان دراز مقر حکومت این خاندان بود، در سال ۱۳۰۹ شهسوارک را آباد نام شهسوار بر آن نشست و مرکزیت تنکابن به شهسوار منتقل گردید و این تنها یک موضوع سیاسی بود که توسط رضاخان اعمال شد و بعد از انقلاب نیز به قصد بازیابی عظمت تاریخی تنکابن و یا هر مسئله دیگر که قصد ورود به آن‌را نداریم، نام تنکابن روی شهسوار سایه افکند!

گرچه در سال ۱۳۲۰ رودسر از مازندران جدا و به گیلان ملحق گردید اما تا سال ۱۳۳۸ که به شهرستان ارتقاء یافت همچنان به تنکابن تعلق داشت و امورات آن در این شهرستان انجام می‌گرفت. در سال ۱۳۲۵ نوشهر با ارتقای به شهرستان از تنکابن منتزع شد. و چالوس و کلاردشت در محدوده آن قرار گرفت و رامسر نیز در سال ۱۳۸۵ و عباس‌آباد در سال ۱۳۸۸ که بخش کوچکی از تنکابن بود جدائی خود را اعلام کرد.

چرا ساری مرکز استان شد؟!
تنکابن همپا و همزمان با رشت، ساری و گرگان در تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۱۶ حائز ترفیع شهرستان گردیده است.

بی شک از بسیاری جهات چه از نظر جمعیتی و چه از نظر آبادی ساری یا رشت ارجعیتی نسبت به تنکابن آن روز نداشتند و آنچه باعث انتخاب ساری به مرکزیت استان دوم گردید فاصله شهر‌های استان نسبت به ساری بود، آنروزها سمنان، گرگان‌، ترکمن‌صحرا، گنبد، مراوه‌تپه و... از این سو رودسر، اشکورات، چالوس، کلاردشت و ... همه خاک استان دوم محسوب می‌شدند، لذا حد میانه این فواصل باعث انتخاب ساری به‌عنوان مرکز استان مازندران یا استان دوم کشور شد و همانطور که دیدیم سمنان پس از چندی فرمانداری کل و بعد به استان تبدیل شد و پس از آن هم گرگان با نام استان جدیدی بنام گلستان اظهار وجود کرد و خط مرزی چندانی با ساری ندارد. اگر نگاهی گذرا به طبقه‌بندی شهرستان‌ها نسبت به تنکابن بیندازیم خواهیم دید که بندرانزلی به‌عنوان یک بندرگاه مهم که مرکز تجارت آسیای‌میانه و اروپا بود و روس‌ها برای تسلط به گیلان تمام تشکیلات و تأسیسات خود را در آنجا بنا نهاد بودند اما هفت سال بعد از تنکابن در سال ۱۳۲۳ عنوان شهرستان را گرفته است و در همان سال هشتپر (طوالش) و فومن نیز همزمان این امتیاز را کسب نموده‌اند و شهرهای بزرگی چون لاهیجان در سال ۱۳۲۴ حائز اهمیت دیده شده است و از شهرهای مازندران بابل قدیمی‌ترین شهر (بارفروش) در سال ۱۳۲۲ یعنی ۶ سال بعد از تنکابن ارتقای شهرستان یافته است و آمل در ۱۳۲۵ قائمشهر ۱۳۲۴ بهشهر ۱۳۳۳ این عناوین را کسب کرده‌اند و امروز تنکابن (غرب مازندران) و شهرستان‌های قدیمی مثل نوشهر را در خود جای داده که در سال ۱۳۲۵ عنوان شهرستان را دارا است و نور در سال ۱۳۳۹ این افتخار را دارد. تمامی غرب مازندران از پتانسیل و استعدادهای طبیعی و خدادادی و مردمی با تفکر و فرهنگ بالا برخوردار است و این سوال پیش می‌آید که چرا غرب استان با داشتن ۲ فرودگاه با کشش بالای پروازی، دارا بودن معاونت جنگلداری و سر جنگلداری کل، معاونت کل امور مالیاتی، معاونت دفتر فنی استانداری، داشتن دانشگاه‌های متعدد در رشته‌های مختلف، قهرمانان متعدد در رشته‌های مختلف ورزشی مهم‌تر از همه حدود ۲۶۲۰ شهید بزرگوار از یادگاران گرامی دوران دفاع مقدس که شهیدان بزرگواری چون شهید شیرودی و خلعتبری، شریف‌دینی و ابراهیمی‌ها و... را در کارنامه افتخارات خود دارد، ۶۹۸۰ جانباز که اکثر آن‌ها بالای پنجاه درصد جانبازی را دارند و ۵۴۸ آزاده سرافراز این خطه از شمال کشور، از افتخارات غرب مازندران (تنکابن) است. از گذشته تاکنون به‌طور سرانگشتی و به تحقیق بیش از ۳۸۰ نفر فقیه و عالم و روحانی، تاریخ نگار فرهیخته و اهل قلم و روزنامه‌نگار از بعد از انقلاب مشروطیت در تنکابن (غرب مازندران) حضور داشته و در سیاست کلان کشوری حضور و حدود سیصد و چهل نفر از آنان دارای تألیفات و رسالات دینی و فقه و اصول و شاعران بنام و عالمان دین بوده‌اند مثل علامه محمدبن‌سلیمان تنکابنی با بیش از ۲۴۰ جلد کتاب با عناوین مختلف * محمدتقی فلسفی تنکابنی سخنور نامی ایران با ۲۸ جلد و ۱۵ عنوان کتاب * محمدسراب تنکابنی با ۲۸ عنوان رساله و کتاب در امور دینی و نجوم و فلسفه و آداب * محمدکاظم تنکابنی با ۱۱ عنوان کتاب و رساله*محمدمهدی موسوی تنکابنی با ۵۵ عنوان کتاب و رساله و مسائل دینی و بسیاری دیگر از سلحشوران کشوری و لشگری و فرهیختگان کنونی که در رأس امور هستند و مشخصاً با پسوند تنکابنی، کجوری، نوری، کلاردشتی شناخته می‌شوند.

تنکابن 12 بهمن 1389

پاسخ

با سلام
ابتدا باید عرض کنم نماینده مجلس نماینده ای از دل مردم برای اثبات حقانیت است و نه تفرقه میان مردم.
حال که حرف از ایجاد استان جدید است شما وسط دعوی نرخ تعیین می کنید و شرط می گذارید؟
اولا اصل ایجاد استان جدید است
دوما مرکزیت فقط به فاصله شهرها نیست
تنکابن و تنکابنی برابر و برادر هر یک از چالوسی و نوشهری و رامری و هر نقطه از این استان جدید است
اما باید عقبه تاریخی سیاسی حکومتی و قدرت سیاسی علمی و مخصوصا اقتصادی و جکعیتی مساحتی و ... را در نظر داشت
مخصوصا در انتخاب تنکابن قدرت سیاسی اقتصادی علمی و قدمت تاریخی در حکومت دخیل بوده و از نور تا رودسر در سال های نه چندان دور همه از زیر مجموعه های حکومتی تنکابن بوده اند
در این خصوص قادر به بحث و مناظره هستیم
با تشکر . دانشجویان و پژوهندگان استان جدید با مرکزیت تنکابن

اميري 13 بهمن 1389

پاسخ

با سلام لطفا به اين نكته دقت بفرماييد كه نام "درياي مازندران‏"‏ به راحتي به "خزر‏"‏ كه يك قوم وحشي و خونخوار بود تغيير يافت. بهتر است به جاي بحث در مورد تقسيم مازندران به قويتر شدن مازندران فكر كنيد و سعي در بهتر شدن امكانات همه شهرهاي استان شود. با تشكر

تنکابن 13 بهمن 1389

پاسخ

درود بر اهالی استان جدید در غرب مازندران با مرکزیت تنکابن

امید 14 بهمن 1389

پاسخ

سلام عرض میکنم خدمت همه هم وطنان خوبم در شمال کشور عزیزان بهتر است بجای سر یکدیگر زدن کمی به عقبه حرفهایی که گفته میشود فکر کنید . ببینید افراد با چه نیاتی ودر چه جایگاهی داد سخن میدهند . اگر حرفی یا سخنی باب میل شما میزنند برای چیست ؟ چه میخواهند ؟ اکنون دارای چه جایگاهی هستند ؟ وخلاصه اینکه پشت پرده ها را بخوانید . عزیزان همه مازندران دارای تاریخی به پهنای تاریخ بشریت است . فی المثل نور وکجور امیر نشین مازندران وزمانی تختگاه امیران مازندرانی بوده است همانند سوادکوه وهمانند هزار جریب و... دوستان تاریخ مازندران مملو است از دلاورمردیهای مردان این دیار که اگر نبود از مازندران جز فسانه چیزی باقی نمی ماند . بگذرید از این همه جدایی طلبی . اصلا با این اوضاع میشود هر دو سه شهرستان را یک استان تلقی کرد . و اما توسعه بنده به مرکز نشینان انصافا به داد شهرستانها برسید تنکابن که بماند سوادکوه همسایه دیوار به دیوار ساری است اما محرومیت در این شهرستان بیداد میکند . تنها شهرستان استان که با سیر نزولی جمعیت روبروست . نیمی از جمعیت شهرستان قائم شهر ویک سوم جمعیت ساری ویک چهارم جمعیت بابل اصالت سوادکوهی دارند با این حساب فکر میکنید جمعیت سوادکوه اگر مهاجرت نمیکردند از نیم میلیون تجاوز نمیکرد ؟ باور ندارید یک کار تحقیقاتی مردم شناسی شروع کنید . یا نه با یک تحقیق محلی به این مهم میرسید . پس عزیزان صرف نزدیک بودن به مرکز حلال مشکلات نیست وای بسا مشکل آفرین هم باشد . برای مثال احساس قرابت همشهریان سوادکوهی بنده با شهرهای مجاور و اینکه همین شهرهای جلگه ای در گذشته سکونت گاه زمستانی سوادکوهی ها بوده موجب مهاجرت بسیاری از شهروندان سوادکوهی حتی به بابلسر ، بابل ، قائم شهر وساری شده است . به همه دوستان توسعه میشود تاریخ مازندران رو بیشتر بخونند و زحمات پیشینیان را پاس بدارند . امید سوادکوهی از تهران

حسين 14 بهمن 1389

پاسخ

تاريخ را تحريف نكنيد. مطالبي كه درخصوص تنكابن اشاره كرديد بسيار متعصبانه و تخيلي است. زيرا توسط فردي متعصب و از اهالي همان منطقه نوشته شد. بد نيست به تاريخ رويان هم نظر بياندازيدو ببينيد كه رويان بزرگ به مركزيت كجور چه بخش هايي از مازندران از جمله تنكابن را دربر ميگرفت. با اين حال داشتم داشتم حساب نيست و بايد بر اساس شرايط روز برنامه ريزي كرد.

رضا 14 بهمن 1389

پاسخ

من فعلا ساكن مازندران نيستم اما بايد بگويم كه دكتر محسني يكي از نمايندگان شجاع و شفاف مازندران و كشور است. متاسفانه نخبه كشي در خون ما رسوخ كرده است. بهتر است به بزرگان خود احترام بگذاريم تا بزرگ شويم.

نا شناس 14 بهمن 1389

پاسخ

آقاي محترم كه در بالا در وصف تنكابن از خود تاريخ و ... نوشتيد خجالت نمي كشيد تنكابن را با ساري مقايسه مي كنيد ساري باستان بيش از چهار هزار سال قدمت داشت لااقل كمي مطالعه داشتيد برويد كتاب تاريخ دو هزار ساله ساري را بخوانيد و سپس بگوئيد ساري با تنكابن فرقي ندارد
اگر خوانند آرش را كمانگير
كه از ساري به مرو انداخت يك تير
تو اندازي ز جان من ز گوراب
همي هر ساعتي صد تير پرتاب
تو را زيبد نه آرش را سواري
كه صد فرسنگ بگذشتي ز ساري
و يا
بزد ناي و روئين و لشگر بخواند
همه بستگان را به ساري بماند
و دها بيت اشعار ديگر در به مانند بالا در شاهنامه و كتب چند هزار ساله ديگر حالا يك بيت شعر از تنكابن خودتان براي ما بخوان ...

نا شناس 15 بهمن 1389

پاسخ

اول اینکه گفتید محمودآباد فاصله دارد. اصلاً نباید مازندران جدا شود و اگر هم شد محمود آباد به مازندران مرکزی مربوط میشود.

دوم: آرش کمانگیر از دماوند تیر پرتاب کرد که امروز آیین باستانی تجلیل از آرش هنوز در رینه لاریجان آمل ادامه دارد و هرساله این جشنواره در آمل اجرا میشود. پس بی دلیل مستندسازی نکنید و مشاهیر آمل را به ساری منتقل نکنید.

به راستی مطالبی که در مورد تنکابن بیان کردید اغلب تخیلی بوده است و تاریخ تنکابن با تعصب نوشته شده است. در آن زمان آمل مرکز حکومت علویان بوده ایت و همین مرعشی که شما نام برده اید آملی بوده و امروز هم خاندان سادات مرعشی آملی هنوز در آمل زندگی میکنند. خواهشاً برای دستیابی به مقاصد شومتان تاریخ را تحریف نکنید. آمل قدمتی 6هزارساله دارد و این امروز ثبت شده است. یعنی زمانی که نه ساری بود و نه تنکبن و غیره آمل وجود داشت. درضمن مازندران (طبرستان) از لاریجان آمل شروع به ساخته شدن کرد.

قدیم ترین شهر استان همانگونه که گفتم آمل بوده است نه بابل . بارفروش بخش تجاری آمل بوده است که بعدها بنا شد. مسئاله شهرستان شدن را پیش کشیدید. اگر به این باشد که آمل از سال 1302 دارای شهرداری شده و قدیمی ترین شهرداری استان را داراست.

حالا با اینهمه بحث باید بگویم تجزیه مازندران کاری اشتباه است. چرا که اولا چند شهر پنجاه هزار نفری نمیتوانند استا را اداره کنند آن هم با تعداد کم نماینده. در ضمن مازندران با اتحاد است که به یک جایی میرسد.

حالا باید بگویم: آمل که هم تاریخی تر است و هم اینکه زمانی طولانی پایتخت ایالت طبرستان بوده است، در نقطه ثقل مازندران و همچنین شمال کشور قرار دارد، به پایتخت نزدیکتر است. تعداد عالمان، دانشمندان، سیاست مداران و نخبگان آمل به حق از دیگر شهرها بیشتر است. در یک چهار راه مهم تجاری قرار گرفته است و شهری است که اگر مرکز استان مازندران شود نفوذ عظیمی در کشور دارد. چرا نباید مرکز استان شود؟ تا هم غرب استانی و هم شرق استانی ها راحت شوند و مازندران را از این تفرقه برهاند؟ امروز آمل تاثیرگذارترین افراد در کشور را دارد. با وجود ناعدالتی های موجود در مازندران که تمام صنعت دولتی از جمله خودروسازی ها را در شرق استان متمرکز کرده اند، آمل 46 درصد از صنعت استان و 64 درصد از صادرات استان را تشکیل میدهد و همه این صنعت خصوصی است و به دستان توانمند سرمایه داران آملی ایجاد شده است.

کتب تاریخی بزرک استان که شهره جهانی دارند از آمل برخاسته ناد. همچون تاریخ طبری نوشته محمد ابن جریر رستم طبری آملی. که در فیلم مختارنامه از منابع این کتاب استفاده شده است.

به قول حضرت علامه حسنزاده آملی (حفظه الله تعالی) : آمل زمانی ماند گرینویچ نصف النهار مبدا بوده و اختلاف ساعت از این شهر محابه میشده است.

قبل از اینکه خاجه نصیر اولین رصدخانه جهان را احداث کند این محمد حاسب طبری بوده است که در آمل رصدخانه احداث کرد. آمل زمانی مرکز نجوم بوده است و هم اکنون هم منجمان و دانشمندان آملی بسیاری در عرصه فضا در داخل و خارج از کشور مشغول هستند. و بزرگ این جمع حضرت علامه حسنزاده آملی (حفظه الله تعالی).

در آخر چند بیتی شعر از ملک الشعرا طالب آملی (ملک الشعرای دربار هند و پایه سبک هندی) مینویسم.:

1) آنجا که بلبل آمل ترانه سراست *** چه جای زمزمه اندلیب شیراز است؟

2) از آن روز ناز بر گل میتوان کرد *** نمک در چشم بلبل میتوان کرد

چو من فرزانه ای برخاست از آن بوم *** طواف خاک آمل میتوان کرد.

3) طالبا گمان مبر که به سنبلستان هند *** فارغ ز یاد گلشن آمل نشسته ایم.





****** پس چرا در مازندران ناعدالتی بیداد میکند و آمل که همه شرایط برای مرکز استان شدن و ارتقای سطح استان مازندران را دارد، مرکز استان نمیشود و مقوله مرکز استان انحصاری برای ساری شده است. آمل از لحاظ سیاسی، اقتصادی، علمی، جغرافی استراتژیک و غیره بهترین شرایط بری مرکز استان شدن را دارد.

سهیل 17 بهمن 1389

پاسخ

به نظرم چالوس استان شود خیلی خوب می شود

نا شناس 4 ارديبهشت 1390

پاسخ

تنكابن استان شود

خلعتبري 12 ارديبهشت 1390

پاسخ

درود
مازني هاي عزيز- فقط به فكر مازندران واحد باشيد و آن را تجزيه نكنيد.
پيروز باشيد

نا شناس 29 شهريور 1390

پاسخ

با سلام هر چه خدا بخواهد همان میشود به نظر من چالوس باید مرکز استان جدید شود زیرا نزدیک ترین مکان به پایتخت کشور است ، چالوس هم مکان تفریحی و گردشگری است و با ایجاد بزرگراه جدید که به امید خدا به زودی افتتاح خواهد شد چالوس یکی از مهمترین و گردشی ترین شهر کشور خواهد شد با تشکر

علی محمودی اصل 7 اسفند 1390

پاسخ

من ساکن چالوسم ولی به این حرف شما خنده ام گرفت آخه چالوس بیشتر ظرفیت یک دهستان را دارد نه مرکز استان بعد هم مردم را اینجو.ری به جان هم نیندازید .رامسر یا آمل اولویت اول هستند ضمنا گاز رسانی خدمات دولت است نه مجلس

ashkan 1 خرداد 1391

پاسخ

سلام.فقط يه چيز.غرب مازندران و شرق گيلان از يك نژد هستند اونم نژاد برتر ديلم هستش كه الان به جرم اينكه اسمشو گذاشتن گالش و مدام با استفاده از همين اسم كه خيليم زيباست تحقيرشون ميكنن دارن نابود ميشن.هم از طرف گيلكها(غرب گيلان)هم مازنيها(شرق مازندران).استان خزر چه پخيه ديگه.استان ديلمستان.فقط همين.ما ديلميم.برترين قوم ايران

نا شناس 27 مرداد 1391

پاسخ

تنکابن با این همه جمعیت خجالت بکشید کل چالوس و نوشهر جمع کنید نصف تنکابن هم نمیشه
در ضمن بحث سر چالوس تازه به دوران رسیده و نوشهر از تنکابن جدا شده و تنکابن بزرگ می باشد.
خوب معلومه که تنکابن باید مرکز استان جدید بشه. ما کاری به آمل و بابل نداریم اینها که توی بحث استان جدید نیستند.

نا شناس 29 مرداد 1391

پاسخ

آقای محسنی
همه میدونن که تنکابن بزرگترین شهر غرب مازندران و شرق گیلان می باشد از همه شهرها هم قدیمی تره و جمعیت اون هم از همه شهرها بیشتره و حالا هم که فرمانداری ویژه شده
پس تردیدی نیست که تنکابن مرکز استان جدید می شه!
چشم حسودها و ندید و بدیدها هم کور چون تصویب شده و به زودی ابلاغ می شه.

رودباری 12 آبان 1392

پاسخ

در طول تاریخ دیلمستان به مناطق وسیعی از دره سفید رود تا رودخانه چالوس گفته شده است لطفا آن را محدود به منطقه کوچکی نکنید . اگر قرار است دیلمستان نام استانی شود باید این استان شامل همه مناطق دیلمستان بزرگ از جمله شهرستان رودبار زیتون - رودبار الموت- دیلمان و شهر های ساحلی شرق گیلان و غرب مازندران باشد